طرحهای آبکی
ساعت یک نصفه شب دیدم بچهها با شلوارهای تا سر زانو خیس و پر از شُل و گل، وسایلشان را گذاشتهاند روی کول و یکییکی میآیند. مقر. آب، به جای رفتن به سمت عراقیها آمده بود توی سنگرهایشان و مجبور شده بودند برگردند!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/08/14